حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

افزونه جلالی را نصب کنید. 26 شوال 1445 Saturday, 4 May , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 1454 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 3 تعداد دیدگاهها : 208×
گذری بر دیدگاه های شاعرانه مریم موفقی در کتاب آسایشگاه متروک با یک مهتابی روشن
19 تیر 1402 - 10:06
شناسه : 7983
بازدید 109
0
نقد هرمنوتیک عزیز کلهر «شاعر نویسنده و مترجم شعر کارشناس مدیریت فرهنگ و رسانه» بر کتاب آسایشگاه متروک با یک مهتابی روشن اثر نویسنده و شاعر سرشناس ایران مریم موفقی
ارسال توسط : نویسنده : عزیزکلهر منبع : کلدرخبر

🔘نقاد :عزیز کلهر، شاعر ،نویسنده ، مترجم شعر

هول و هراس و شاخصه های ترس و ارتکاب به گناه در آغاز کتاب حاکی از  فضایی است که شاعر از انعکاس زندگی و پیوند های اجتماعی  گرفته است ( تورا پیش چشمم محاکمه کرده است هربار )(پل‌های پشت سرم چند بار شکسته اند ص ۷ )ظاهرا اضطراب محور واگویه هاست و مریم موفقی کتاب را با درون مایه های زندگی خود آغاز کرده که من متکثر در جامعه است .

مریم موفقی گاهی در  پیرامون خود اسب چوبی اش را می خواهد گاه به فلسفه ماده در متن حیات طبیعی اعتراض می کند (مادر اسب چوبی ام مرد ،اسب های چوبی شیهه نمی کشند ،اسب های چوبی لذت علفزار را نمی چشند ص۸  ) مریم موفقی تعریف بین واقعیت و منطق روایی یک رویا را مرز بندی کرده است و خود گاهی اینگونه پاسخ خویش را می دهد بی آنکه سوالی از او پرسیده شود ،پاسخ گوی اذهان مخاطبان خویش است .
این فلسفیدن های بسیار حرفه ای در شعر معاصر ایران بسیار کمیاب  اند یا باید به سراغ سپهری بروی یا به دنبال شعرهای بهزاد خواجات  اما خود این نمونه لی از درگیری شاعر با تضادهاست که پناهنده شعر می‌شود
(پناه بر شعر پناه بر دلتنگی بی پایان ص۹)
جایی که در کتاب‌های درسی اش شاعر رقص کنان به پنجره سر می کشد و ماه دم کشیده را به نظاره می نشیند (ص۹)
او واژه ها را می سازد بعد زاییدن شعر ،او به دنبال بزرگ شدن نیست و می‌خواهد کوچک و کوچک تر شود و از چوب جادویی خود کمک می گیرد
مریم موفقی گاهی کودکی ۷ ساله ای است که  لز بزرگی به تنگ می آید  کودکی اش را از مادرش می خواهد و از آن چوب جادویی

دیدگاه های رویایی مریم موفقی در شعر زلال تر از هرچیزی نمایان می شوند و نسبت آنها با زمان ما بسیار غریبانه است او کودکی را پناهگاه خویش می داند و از او می خواهد به سوالات فلسفی خود در رویای کودکانه ی خویش برسد .(اگر خدا بودم در خیال هیچ کبوتری دانه نمی کاشتم ص۱۰)
و در جایی آنقدر قدرتمند به نص صریح کلام می رسد که در خیال هیچ کبوتری نمی خواهد دانه ای بکارد که این مفاهیم  در قیاس معنایی با شاعرانی همدست زمان خویش ،پیشرو تر  بودن شاعر را نشان می دهد.

شاعر در حوزه های رومانتیک هم گاه فضا را تغییر می‌دهد و از یکدست بودن می گریزد
آنقدر عاشقانه ها را از فضای سانتی مانتال دور می کند که حیرت انگیز است
مثلا (کیف دستی باران خورده ات گرفتار کدام عکس زنانه است که چشم های من دوست دارد خواب  باشد هنوز  ص۱۱) و ( تو در عکس های سیاه وسفید زیباتری ص۱۲)
مریم موفقی فلسفه ی زیبایی را شاعرانه می کند و نظر گاه های وی عاشق کشی می کنند

نگاه رومانتیک مریم موفقی  محدویت به واژه های کلاسیک ندارند و امروزی در شعر شکل می گیرند
(دلم به حال کافه دارها می سوزد  چقدر حرف  عاشقانه طلبکارند ص۱۳ )

او در هر زمینه ای وارد می‌شود طبق دیدگاههای نو برخورد کلماتی می کند و هرگز در حوزه ی ادبیات سنتی با زبان و ساختار کهن پیش نمی رود که خود مزیت کلام ایشان است
از لحاظ ادات  تشبیه نیز همین گونه در قاموس شعر  زیست شاعرانه دارد ،مریم موفقی در جایی می سراید:( زنی پشت چراغ قرمز لب های خودش را می گزد تا سرخ تر شود ص۱۴) او می داند چگونه رویای خود را بنویسد  درست مثل:شهر خسته است  عابرانی که نیمه شب از پل هوایی عبور می کنند (ص۱۴)

دست به قلم شاعرانه ی مریم موفقی حاصل تجربه است و دانش چرا که شما سطری اضافه در کلام او بنحوی که تداعی گر اطناب باشد نمی بینید و روایت شاعرانه ایشان در نهایت ایجاز شکلی و معنایی رخ می دهد
و زود به نتیجه می رسد ( برای روزهایی که نیستم خاطره بساز ص۱۵) او مخاطب را هرگز  در انتظار پیچیدگی های فلسفی قرار نمی دهد و ساده و روان با پیرامون خویش حرف می زند ،الهام های شاعرانه مریم موفقی گرفتار هم سطحی در اندیشه و تصویر و کلام نیستند و دایره ی واژگانی بسیار خوبی برای سرودن دارد و از محدویت موضوع رنج نمی برد چون که تفکر او دچار فقر اندیشه نیست ( از برف هایی که آدم هایشان زودتر از خیال ما آب شدند ص۱۵ )

او دقیقا ضعف محتوا  در ادبیات معاصر مارا شناخته است و در دام فرمالیسم بی ریشه نیفتاده است جایی که شکل زیبا محتوا را قربانی می کند
بطور مثال عبارات محتوا گرایانه ی او  ریشه در گفتمان کوچه و بازار دارد تا فهم اجتماعی را با خود همراه سازد (سگ لرزه میزد توی پیاده رو ص۱۵)

مدرن گرایی در محتوا خاصه نبوغ مریم موفقی در شعر معاصر ایران است
(قدمان به دیوارهای هم نمی رسید ،تا حساب آن مدرسه را کف دستش ،لباس هایم بوی برف می دهند ،در عصر سنگرهای سیمانی ،پرچم های برهنه در کابوس ،مرگ برمن ،پیراهن برادرم را آتش بزنم ،جنگ را دامن ،پشت تانک های اسباب بازی )

نگاه و جهان بینی شاعر خاصه پایگاه شخصی شاعرانه اوست  او مرزهای معنا را حرفه ای در نوردیده است
گاهی با مرگ چنان رفیق است که گویی سالها باهم زیسته اند گاهی در زندگی محو است که گویا مرگی در کار نیست
شیر گاز را باز می کنم/،روی تخت دراز می کشم /منتظر مرگ ….
و گاهی غرق زندگی ،چرا اشک هایم با آستینت پاک نمی شوند و بعد دوباره مرگ ( دارم در پیراهنت جان می دهم ) چقدر عاشقانه و رومانتیک و زیبا و مهرورزان مرگ را شاعر  به تصویر می کشد (ص۴۷)
شاعر آسایشگاه متروک با یک مهتابی روشن
نقش یک روانکاو اجتماعی را به شاعر می دهد
شاعری که در جامعه انسانی امروز جهان بین مرگ و زندگی له می شود و او را در چارچوب یک آسایشگاه متروک  به دام می اندازد و همه ی ابعاد یک انسان را می سراید تا محتوای موجود را بیانیه شعر خود کند که انسان چگونه می تواند در افق این روزهای جهان صنعتی با خود سر کند
جهانی که دیوارهایش حرف آخر تنهایی را قورت می دهند و هیچ زنی بدون کاغذ خداحافظی توی خودش مچاله نمی‌شود

مریم موفقی در  آسایشگاه متروک با یک مهتابی روشن  در حال جنگ با خاطره ها و رویا هاست و آنجا معرکه ای با واژه به راه انداخته است
جنگ تمام عیار شاعر از خود آغاز می‌شود و حتی به صلح نمی رسد چرا که پایانی برای تضادهای انسان متصور نیست
(مرگ بی صدا از لای در عبور کرد خندید به دست های خون آلودم  و به تو که توی سرم راه می رفتی ….ص۵۳

این کشمکش یک درگیری مالیخولیایی نیست
برای به دست آوردن بقا در نهایت فنای اجتماعی و فنای مدرن است شاعر با تصوری که از جهان امروز و غایت آن دارد به جنگ بای تغییر جهان در ذهن خود رفته است
شکست ها او را نمی کشند بلکه به او طعم مرگ را می چشانند بعد او را به امید زندگی رها در خویش می کنند که سخت ترین نوع عذاب ها برای برزخ ماندن و رفتن است
(من از دنیا هیچ نمی خواهم /جز گوشه ای دنج /دلشوره ای قشنگ /که به ماندن دچارمان کند ص۶۱

مریم موفقی فیلسوفانه شعر می نویسد و شرقی ،در او همهمه ی همه ی انسانها فزاینده است
نوستالژی و یاس فلسفی در شعر های آسایشگاه متروک با یک مهتابی روشن  گاهی تنه به اشعار بزرگانی چون فروغ فرخزاد می زند
(من سالهاست کفش هایت را جفت کرده ام انگار که برگشته ای ص۷۷)
امید ناباورانه را آنچنان باور مندانه بیان می کند که گویا مرگ مبدل زندگی ست
به هرحال مجموعه آسایشگاه متروک با یک مهتابی روشن  یکی از موفق ترین مجموعه‌ های شعر دهه ی اخیر خواهد ماند
به دلائل ذیل

مریم موفقی شاعری محتوا گراست و زخم ادبیات ایران در عصر حاضر را شناخته است و خود را در گیر تجربه های ناموفق مانیفست گرا نکرده است   او بی شک می تواند  با دیدگاه های مدرن ادبی  و نوع نگاه محتواگرایانه در یک فضای یکدست  بدون اینکه وابستگی به جریان شعری داشته باشد موفق تر از همین الان هم عمل کند
هر چند که فقر اندیشه ادبیات ما را می آزارد اما  نوع نگاه مریم موفقی در شعر می تواند پله ای برای رسیدن به پایگاهی تخصصی با هویت شاعرانه ایشان باشد که دور از دسترس نیست ،شعر و فلسفه زندگی در زیست شاعرانه  مریم موفقی بسیار پیشرو تر از شعر خیلی از شاعران زن جامعه ایران است و حتی اگر جنسیت را در نظر نگیریم در یک پروسه موفق قرار دارد و راه برای آثار ماندگار او باز است با کمی دقت می  توان او را یکی از موفق ترین شاعران حال حاضر ایران در حوزه شعر سپید دانست 

عزیز کلهر

پایان پیام/

ثبت نظر شما

2 دیدگاه برای “گذری بر دیدگاه های شاعرانه مریم موفقی در کتاب آسایشگاه متروک با یک مهتابی روشن”
  1. آقای کلهر نقاد بسیار حرفه ای در حوزه فلسفه ،ادبیات و جامعه شناسی است من سالها از ایشان آموخته ام

    پاسخ