یادداشت
متاسفانه وزیر محترم ورزش و جوانان به جهت حادثه دلخراش سقوط هلیکوپتر قدری ناخوش احوال هستند که صمیمانه برای ایشان و همه مریضان آرزوی سلامتی و شفای کامل داریم. بدتر از حال وزیر ؛ حال ناخوش ورزش کشور است. متاسفانه عموم فدراسیونهای ورزشی با کمبود بسیار شدید بودجه؛ منابع انسانی؛ ساختمان؛ تجهیزات و منابع مالی روبرو هستند و در بودجه سال ۱۴۰۲ نیز وضعیت ورزش وخامت بیشتری هم دارد. قطعا قصد تشویش اذهان عمومی یا سیاه نمایی نداریم و دلسوزانه بحث و بررسی میکنیم چرا که هر شهروند براساس مسئولیت اجتماعی خود وظیفه دارد برای اعتلای این آب و خاک نقش سازنده و موثری داشته باشد. فدراسیونهای ورزشی ما مسابقات داخلی و بینالمللی فراوانی را پیش رو دارند که همه آنها نیازمند برگزاری اردوهای آمادگی و مسابقات دوستانه با تیمهای خارجی و… هستند. قیمت بلیطهای هواپیما و اقامت در هتلها و تهیه لباسها و ملزومات ورزشی و اردویی بسیار سرسام آور شده و این در حالی است که بودجه ای در کار نمیباشد. واقعا برای جایگاه ورزش کشور باید فکری اساسی کرد. صد البته صنعت ورزش امروزه یکی از پایه های سلطه گری است. به عبارت دیگر؛ ورزش امروزه در معادلات سیاسی و مذاکرات و تعاملات کشورها بیش از هر زمان دیگری رخ نمایی کرده و میتواند اثرات مثبت یا منفی قابل ذکری از خود بجای بگذارد. یک ورزشکار قهرمان میتواند شاید بعضا از یک رئیس جمهور هم تأثیر گذارتر باشد. ورزشکاران به عنوان سفیران امور خیریه و بشر دوستانه یا به عنوان سفیران صلح و دوستی و… نقش به سزایی در معادلات سیاسی بین المللی دارند و ما نوعا در این عرصه دچار غفلت فراوان هستیم. سالها بود که همگان اصرار میکردند حتما وزیر ورزش از میان ورزشکاران باشد و با حضور جناب آقای سید حمید سجادی این آرزوی دیرینه تحقق پیدا کرد اما دیری نپایید که مشاهده کردیم از وزیر ورزشکار قهرمان هم اگر پول نباشد کاری ساخته نیست ؟!؟ حقیقت آن است که وزارت ورزش ما صرفا ورزشی نیست و یک عبارت جوانان هم ضمیمه دارد که از قضا آن هم تعطیل و ناکارآمد است. در واقع ما از ورزش مانده و از جوانان رانده ایم و این بسیار ملال آور است. به نظر میرسد ورزش دغدغه اصلی مسئولان کشور نیست زیرا مقوله ورزش اساسا در زیر آوار تورم و یارانه و دلار و مسکن و اشتغال و… مدفون شده است. فدراسیونهای ما هر ساله در موسم برنامه ریزی سالانه و تنظیم بودجه پیشنهادی زحمات فراوانی متحمل میشوند و جداول بسیاری را پر میکنند اما درصد بالایی از این برنامه ها و بودجه ها محقق نشده و تخصیص نمییابند و این خیلی درد آور است. به نظر میرسد برای ورزش باید فکری کرد. چشمها را باید شست. جور دیگر باید دید. یادمان باشد ورزش یکی از ارکان و پایه های مهم تحقق رشد وتوسعه پایدار است. شما اگر میبینید که مثلا کره جنوبی ؛ ماشین و موبایل و لوازم خانگی بدنیا صادر میکند ؛ ورزش آن هم در همین راستا و به همان نسبت به جام جهانی میرود و در مسابقات ورزشی موفق میشود. امید است با تدابیر لازم و کافی؛ به ورزش به عنوان یک صنعت نگاه شود.

ثبت نظر شما