یادداشت
✍ شهناز حق نظری
فرهنگی و مدیر مدرسه در تهران بزرگ
در دوران های گذشته که جامعه بر مدار تفکرات سنتی می چرخید، برای اقناع جوانان و منتقدین به امورات فرهنگی و دینی واژه ی “تحکم” امری اقناع کننده بود. این که پدر یا مادر خانواده یا معلم و استاد و یا مبلغین دینی مطلبی را براساس تحکم در ذهن جوانان جا می زدند، سطح بینش جوانان هم درحد و جایگاهی بود که آن توصیه ها را می پذیرفت.
اکنون با گذشت زمان و رشد و توسعه تکنولوژی و دست آوردهای مداوم در حوزه ی اجتماعی دیگر نمی توان مثل گذشته بر پایه ی تحکم بی پشتوانه ی علمی و عقلی در ذهن جوانان جا باز کرد. باید برای داده ها دلایل مستدل وجود داشته باشد . نمی توان صرفا به دلیل گفتمان فلان استاد و مبلغ بر موضوعی تاکید نمود . جوان امروز آنچه را که می بیند و می شنود و می خواند با عقل و منطق روز خود که برگرفته از داده های علمی و فن آوری های روز است، می سنجد و چنانچه قانع نگردد ،نه تنها آن ایده و مرام را نمی پسندد، بلکه نسبت به طراح آن ذهنیت بدی هم پیدا می کند.
متاسفانه در این شرایط که با عصر هوش مصنوعی همراه گردیده ، به جای همسان سازی و بومی گردانی این دست آوردها آن را تهاجم فرهنگی نامیدیم، تا شانه خالی کنیم، تا خیال خودمان را راحت کنیم که جوانان را با یک دشمن جدید که در پی نابودی هویت اوست، آشنا کرده ایم ،در حالی که برداشت عمومی از این فن آوری غیر از آن چه بود که ما تصور می کردیم و گرایش به سوی این تکنولوژی فراگیر و همگانی شد.
به جای راه حل های اصولی و منطقی و تشکیل کمیسیون های فنی برای بهره گیری از علوم جدید ده ها کمیته و تشکل و سازمان و وزارت را مامور کردیم تا راه های مقابله با آن را بررسی و اجرایی کنیم و با صرف هزینه های هنگفت نه تنها موفق نشدیم، آخرش دست به دامن قوه ی قهریه شده و بگیر و ببند را درمان ناتوانی های خود دانسته تا خود را از شر آن رها کنیم. و کسی نیست یقه ما را بگیرد که اگر قرار بود با بگیر و ببند مشکلات را حل کنیم، فلسفه وجودی این همه سازمان تو درتوی فرهنگی اجتماعی با هزینه های گزاف چیست؟
امیدواریم دولت جدید با بهره گیری از جامعه متخصصین دلسوز و آگاه به دور از هیجان و احساسات و فشارهای گروه های پر هیاهو که هیچ گاه پاسخگوی عملکرد خود نبوده اند، با تفکیک حوزه های مختلف در فن آوری و دسته بندی کردن معایب و محاسن، آموزش های لازم را در جهت کنترل معایب و بهره گیری از محاسن در دستور کار قرار دهند و بسیاری از این سازمان های موازی و تشکل های به اصطلاح فرهنگی که اکنون خود تبدیل به ضد فرهنگ شده اند، را سر و سامان دهند تا جامعه کمتر شاهد آسیب های اجتماعی باشد. و جوانان در مسیر لجاجت با مسیر امورات فرهنگی قرار نگیرند. هویت کم رنگ شده ملی کشور باید تقویت گردد تا تقابل بین آن و دیگر ارزشها از بین برود. باید واقعیت های تاریخ را پذیرفت و به افتخارات تاریخ این کشور احترام گذاشت . باید از عهد باستان همانند دیگر تاریخ کشور فیلم و سریال ساخت . کشور ما نیمه ی گم شده ی تاریخی ندارد. اتخاذ این گونه شیوه ها در امور فرهنگی است که جوانان را از آنچه که ما می گوییم گریزان نموده است.
پایان پیام/
خبرنگار::
اخبار پیشنهادی::
- لرستانمهر ۱۲, ۱۴۰۳گاه موشک ها برای صلح شلیک می شوند !
- دستهبندی نشدهمهر ۱۲, ۱۴۰۳درخت دوستی بنشان…
- فرهنگیمهر ۸, ۱۴۰۳پیام تسلیت مدیرعامل شرکت گاز استان لرستان در پی شهادت سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان و جمعی از فرماندهان جبهه مقاومت اسلامی
- فرهنگیمهر ۷, ۱۴۰۳پیام تسلیت در پی شهادت سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان
ثبت نظر شما